دیشب به یاد :زنده به گور: هدایت انواع و اقسام بلاهایی که می تونستم رو سر خودم آوردم . از اون کارهای بدی که نمی شه تعریف کرد . بعدش هم از اونجایی که عاری از هر گونه گناهی بودم به اتفاق دوستم رفتیم مسجد . تا حالا شب قدر نرفته بودم ... یه مقدار قیافه من و دوستم اونجا تابلو بود ....
من تازگی ها دارم می فهمم که رسما یه تخته ام کمه ...
چند روز بعد :
اینکه چند روز بعد از اون شب چه اتفاقی افتاد و .... به هیچ کس ربطی نداره ...
از این جا پاک شده . دنبالش نگرد.
ا؟..........تازه داری مفهمی؟.................
سلام
این چرت و پرتا چیه؟؟؟